سه گانهی دکترو شادی و مونا
شادی و مونا همکلاسی و هممدرسهای های قدیمی هم هستند که فکر میکنند همهچیز را درمورد هم میدانند. تا اینکه ورود آقای دکتر به زندگی شادی
.همه چیز را به هم میریزد
اگر واقعا از زخمها و دردهای هم خبر داشتیم باز هم میتوانستیم هم دیگر را این طور بیرحمانه قضاوت کنیم؟ یا قبول می کردیم که همهی ما مثل خارپشتهایی که شوپنهاور توصیف کرد پراز خارهای تیزی هستیم که برای حفاظت از شکم نرم و نازک مان ساخته ایم و ناخواسته به همدیگر
زخم میزنیم؟
سه گانهی شادی و مونا و دکتر به این سوالات میپردازد و خواننده را دعوت میکند از زاویه جدیدی به داستان خیانت نگاه کند
این سه دفتر باید به ترتیب خوانده شود
دانلود برای هموطنانی که در داخل ایران هستند رایگان است
اگر این داستان را دوست داشتید نویسنده را به یک قهوه میهمان کنید